[ چون خبر غارت بردن یاران معاویه را بر أنبار شنید خود پیاده به راه افتاد تا به نخیله رسید . مردم در نخیله بدو پیوستند و گفتند اى امیر مؤمنان ما کار آنان را کفایت مى‏کنیم . امام فرمود : ] شما از عهده کار خود بر نمى‏آیید چگونه کار دیگرى را برایم کفایت مى‏نمایید ؟ اگر پیش از من رعیت از ستم فرمانروایان مى‏نالید ، امروز من از ستم رعیت خود مى‏نالم . گویى من پیروم و آنان پیشوا ، من محکومم و آنها فرمانروا . [ چون امام این سخن را ضمن گفتارى درازى فرمود که گزیده آن را در خطبه‏ها آوردم ، دو مرد از یاران وى نزد او آمدند ، یکى از آن دو گفت : من جز خودم و برادرم را در اختیار ندارم ، اى امیر مؤمنان فرمان ده تا انجام دهم امام فرمود : ] شما کجا و آنچه من مى‏خواهم کجا ؟ [نهج البلاغه]

مردن هرگز به تلخیِ فراموشیِ یک بودن نیست - آنچه هستید شما را بهتر معرفی میکند تا آنچه میگویید

همسفر لحظه ها :: 84/5/5:: 8:59 عصر

مردن هرگز به تلخیِ فراموشیِ یک بودن نیست
 
دیروز چشمانت رنگی داشت که درونم را به آتش می زد
 
دیروز نگاهم در تو ترسی ایجاد می کرد
 
دیروز لحظه ای دیدنت ، تمام خواسته ام بود
 
ولی امروز چه راحت از کنار هم می گذریم
 
عشق بهانه ای بود برای ادامه دادن به این زندگی مسخره
 
بهانه ای کودکانه و شاید ... احمقانه

هنوز حضورت را در چشمهایم احساس می کنم

هنوز حرفهایت در گوشهایم نجوا می کند

هنوز در تنهایی
 
احساسی عجیبی به سراغم می آید

ومرا با خود می برد

تو را می بینم
 
ودستت را که به آرامی در دست دیگری فرو رفته
 
ولبخندت را که بر تمام وجودم لرزه می اندازد به رایگان به او می دهی

لحظه ای


موضوعات یادداشت

::موضوعات وبلاگ::
::تعداد کل بازدیدهای دوستان::

101108

::آشنایی با همسفر لحظه ها::

درباره همسفر لحظه ها

::جستجوی وبلاگ دیگر دوستان::
:جستجو

متن موضوع مد نظر خود را نیز در وبلاگ دیگر دوستان بکاوید

::لوگوی من::
مردن هرگز به تلخیِ فراموشیِ یک بودن نیست - آنچه هستید شما را بهتر معرفی میکند تا آنچه میگویید
::لوگوی دوستان::
::لینک دوستان::
گروه ستاره
اشک لیدا
IZ
پیتزا
دل شیدا
کلبه تنهایی
::آوای آشنا::
::عشق صدای فا صله هاست ...::
:: با اشتراک خود همسفر لحظه های من باشید::
 
::همسفر لحظه ها هستم یا نه ؟::
::آرشیو مطالب گذشته::
::طراح قالب : همسفر لحظه ها::